ناداستان چیست؟ ( بهمراه لیست 20 نوع ناداستان)
از سری مقالات قالبهای نوشتاری(5)
یادتان هست که دربارهای انواع قالبهای نوشتاری صحبت میکردیم و میخواستیم با آنها آشنا شویم تا ببینیم به کدامیک علاقه داریم و دوست داریم در حیطهی آن قلم بزنیم؟
آیا تابحال چیزی در مورد ناداستان شنیدهاید؟
میدانید فرق داستان و ناداستان چیست؟
شاید فکر کنید داستان یعنی قصه و ناداستان یعنی روایتی که قصهای در آن نیست.
این تفاوت فقط قسمتی از تفاوت داستان و ناداستان است.
اینطور که پیداست از تفاوت دو کلمه می شود کمی از تفاوت محتوای آن را فهمید اما این فهم مطمئنن کامل نیست.
پس بهتر است اول ببینیم نام ناداستان از کجا آمده است.
راویان می گویند که در ادبیات غرب، نثر به دو گونه fiction و nonfiction تقسیم بندی شده. این واژهها در فارسی به غلط، داستان و ناداستان ترجمه شدهاند. درحالیکه باید «افسانه» و «راستینه» یا ادبیات «واقعیتمحور» و «غیرواقعیتمحور ترجمه میشد.
البته شاید بتوان گفت کشیدن یک مرز مشخص بین داستان و ناداستان کار مشکلی باشد؛ علتش این است که در خیلی آثار غیرداستانی هم از داستانها استفاده می شود، البته از داستانهای واقعی و نه خیالی.
به نظرم بهتر است تقسیم بندی نثر به اینصورت انجام شود: نثر واقعی و نثر خیالی یا مجازی.
در نثر واقعی که نام ناداستان گرفته، اساس متن بر واقعیات موجود است. مثلا یک شخصیت حقیقی و یا یک مکان و یا اتفاقی که روی داده است. اما در داستان و یا نثر خیالی، نویسنده وقایع و شخصیتها را بر اساس نیازش به بیان حقیقتی، خودش میسازد.
پس محور اصلی ناداستان واقعیت است که میتواند خیلی بلند و بصورت کتابی باشد و یا کوتاه در قالب جستار یا مقالهای ارائه شود. میتواندهم، بصورت روایتی داستانگونه بیان شود و یا غیر روایی و گزارش گونه باشد.
هدف ادبیات غیرداستانی، بیشتر تعلیم عامه مردم است(البته نه به معنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی)
همچنین ممکن است به دنبال تغییر و اصلاح نگرش مردم باشد و یا رشد افکارآنها یا بیان تجارب و واقعیات.
ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای متنوعی دارد.
برخی از انواع ادبی غیر داستانی را میتوان در بخش نثر تعلیمی که خودش زیرمجموعه ادبیات تعلیمی است طبقهبندی کرد.
انواع ادبی غیرداستانی
- زندگینامهها
- دانشنامهها
- فرهنگها
- اطلسها و کتابهای جغرافیایی
- کتابهای تاریخی
- کتابهای درسی
- نوشتههای کمکدرسی
- کتابهای علمی-آموزشی
- طرح درسها
- مقالههای پژوهشی
- خبرها
- گزارشهای ویژه
- یادداشتها
- گفتوگو
- یادداشتهای روزانه
- سفرنامهها
- نامهها
- سندها
- نوشتههای دینشناسی
20- نقدهای ادبی
مَخلص کلام:
هدف داستان این است، قصهای تعریف کند که ممکن است در آن عناصر حقیقی هم وجود داشته باشد اما این قصه بههیچوجه گزارشی از یک واقعیت عینی نیست.
در داستان اصلاً لازم نیست که شرح عینیِ واقعیت بیان شود؛ واقعیت منبع قدرت داستان نیست.
همواره تأثیر قصه مهمتر از هر چیز دیگر است.
هدف ناداستان اما، بیان واقعیتها و پرسشها، اندیشهها و عقاید مربوط به آنهاست.
ناداستان میتواند قصهای نقل کند اما دلیل وجودیِ ناداستان حقیقتجویی است. ناداستان هیچگاه صحت و درستی واقعیتبنیان را فدای ساخت داستانهای خوشرنگولعاب نمیکند. [ضمن آنکه البته خود واقعیات نیز میتوانند پرمایه و خوشرنگولعاب باشند.]
بنابراین،
قصه برای داستان، حتی اغلب اوقات به بهای چشمپوشی بر واقعیت، در درجۀ اول اهمیت دارد؛ و برای ناداستان حقیقیبودن ارجحیت دارد،
گرچه ناداستان نیز میتواند از فن قصهگویی استفاده کند.
برای شما کدامیک از این دو ارجحیت دارد؟
یا شاید شما هم برای داستان و هم برای ناداستان وقت میگذارید؟
به نظرم شاید بهتر است هردو را تجربه کنید و بعد انتخاب کنید.
هم برای نوشتن و هم برای خواندن.
شما هم اگر نظری تکمیلی در مورد ناداستان دارید کامنت کنید. ممنونم.
راستی درباره ی بقیهی قالبها نوشتاری رو در لینکهای زیر می توانید بخوانید:
خانم فولادی نازنین ممنون از مطالب ارزندهات.
قربونت. ممنون از نظرت
خانم نویسنده! نقدا عرض کنم که نوشته ی تان کپی است از ویکی پدیا. اگر همه نوشته های تان از این قانون تبعیت کنند وای بر قلم تان….
جوابا عرض کنم که عناوین نمونه ها بله ولی متن مقاله اتفاقا از خود من است.
خانم فولادی، سلام. متن خوبی بود ممنون از اینکه به اشتراک گذاشتید، یسوال داشتم از محضرتون اینکه اگه بخوایم در مورد یه واقعه کربلا مثلاً یک اتفاق در شب عاشورا ناداستان بگیم میتونیم عناصر واقعی حادثه رو در یک رویداد خیالی هم بیان کنیم؟ مثلا با هر تیر و نیزه دشمن یک زخم در دل های انسان هایی که قراره بعدها به کره زمین بیان و عاشق اباعبدالله بشن، ایجاد میشده
بله امکان داره. امروزه ناداستان خلاق یا بازآفرینی وقایع واقعی انجام میشه. کار سخت وحساسیه ولی زیبا و ستوده است