ایگو
ایگوی کوچولو گرد و قمبلی دارد می چرخد و بازی می کند. جست و خیز می کند. بعد می نشیند و با چشمان امیدوارش میخکوب من می شود. نگاهی به او می کنم:” آخ...
ایگوی کوچولو گرد و قمبلی دارد می چرخد و بازی می کند. جست و خیز می کند. بعد می نشیند و با چشمان امیدوارش میخکوب من می شود. نگاهی به او می کنم:” آخ...
از آشپزخانه وارد سالن می شود و می رود به طرف پنجره ای که رو به حیاط است. چشمش می افتد به عکس خودش توی شیشه. که بخاطر دوجداره بودن شیشه تصویری نامشخص با...
این اولین روز صدداستان است. اول بهمن 99 این چالش به مدت سه ماه طول می کشد .در این دوره که شاهین کلانتری در مدرسه نویسندگی طراحی کرده هرروز باید یک داستان نوشت. من...
طبق معمول هرروز از پلکان ورودی بالا می آیم در را با بازویم باز می کنم که دستهایم به دستگیره ی در تماس پیدا نکند. وارد سالن می شوم و مستقیم وارد به دفتر...
در خیابانی قدم می زنم که دوسویش را درختان چنار بلند به صف ایستاده اند. بادی ارام می وزد و برگهای زرد و نارنجی و قهوه ای آرام و رقصان فرو می ریزند. مثل...
در اطرافیان شماهم شاید کسی وجود داشته باشد که از کلمات معکوس استفاده می کند, شاید تابحال با چنین آدمهایی سروکار داشته اید, وشاید خودتان هم از این کلمات استفاده کرده اید. استفاده از...
استاد وارد کلاس می شود عده ای از دانشجویان به احترامش به پا می خیزند و عده ای دیگر خیز بر می دارند که بلند شوند و با اشاره ی دست استاد همان نیمه...
بیشتر