کتاب دههزار کلمه دربارهی سکوت
بهار 1401 بود که اتفاقی افتاد. نه چندان دور از ذهن. و نه چندان عجیب!
نه چندان حتی قابل بیان و قصهسازی و از این حرفها.
یک اتفاق عادی مثل همهی اتفاقات، افتاد.
و یک دوره برگزار شد.
اما دورهاش خاص بود. یک دوره هم نبود البته. چندین دوره بود با همین نام:
محتوانویسی.
مدرس که بود؟
که میتوانست باشد غیر کسی که دورههای خلاقانه برگزار می کند؟
خودش است. شاهین کلانتری.
او در این دوره پیشنهاد کتاب مشترک داد به صورت چاپ آنلاین. ماهم پیشنهادش را که هوا کرده بود به قول خودش، در هوا قاپیدیم و خوب ورز دادیم شد این کتاب. حاصل کار جمعی یک سری آدم که عشق نوشتن دارند. و سکوت وجه علاقهی مشترک آنهاست. بخوانید ببینید چهها نوشتهاند.
راستی اگر شما هم دوست داشتید جمله یا متنی دربارهی سکوت بنویسید، درقسمت نظرات بنویسید تا در چاپ بعدی کتاب استفاده کنیم.
ممنون فرزانه فولادی
فرزانه فولادی 1 خرداد 1401
کتاب را از اینجا دانلود کنید:
سکوت مقدمه ایست برای انظباط روحی، برای رسیدن به نظم و صلح درونی. در سکوت است که می توان تمام افکار را متمرکز کرد. و به جایی رسید که لایق آنیم. در سکوت شاهنامه ها و بوستان و گلستانها به رشته تحریر درآمد. و چرخ تمدن بشری در سکوت حرکتش آغاز می شود. در سکوت عقل و دل، دست در دست هم هماهنگ، ملودی عشق را می نوازند.
عالی ممنون
بسیار عالی ساره جان ان شالله در چاپ دوم از نوشتههای توهم استفاده کنیم.
سکوت می کنیم و باز هم سکوت می کنیم و باز هم سکوت….همین سکوت گاهی هزاران حرف ناگفته را بیان می کند ولی با شیوه خودش .گاهی تلخ است گاه شیرین و گاهی میخوش است بستگی به ذایقه ی شنونده دارد که در نظرش چگونه تعبیر شود و شاید هم به نوع سکوت ، سکوت کننده برگردد .گاهی سکوت را علامت رضایت می دانیم و گاهی سکوت را تنبیه…این سکوت چگونه واژه و پدیده ای است که می تواند اینقدر عجیب باشد حسی توام با خلاء، نه تنها سکوت رفتاری ادمها و سکوت طبیعیت و محیط پیرامون ما هم می تواند جذاب و ارام بخش و یا نگران کننده و وهم انگیز باشد . شاید این”سکوت” نیست که عجیب بنظر می اید بلکه این ما هستیم که با رفتارهایمان به آن بُعد داده و از درونش آن چیزی را برداشت می کنیم که در حد ظرفیت و توانمان است و در راستای روحیات آن دوره از زندگیمان است .
ممنون عطی جان عالی بود
سکوت پر است،
پر از صدای خداوند.
عالی چه جمله ی زیبایی . انشاللا در جلد دوم جمله ات رو منتشر میکنیم.
مرسی از دوستانی که وقت و انرژیتونو واسه این کتاب گذاشتید:
سخن دوم:اغازوپایان خوبی داشت،موضوع داستان چون حالت نوستالژی و اشنا با ذهن من داشت اشک من را جاری کرد.
سخن سوم:نظر من را جلب کرد،بسیار عالی و تحسین برانگیز.
سخن پنجم:هم موضوع هم قلم نگارش بسیار عالی و تحسین برانگیز بود.
سخن هفتم(سکوت در یوگا):موضوع این قسمت برای من بسیار اشنا و جذاب بود ممنون،ولی به نظرم بیشتر وبهتر می شد رو این قسمت کار کرد.
سخن هشتم:همه چیز عالی توصیف شده بود،واقعا سبک نوشتن برازنده این موضوع بود،یکی از قسمت های جذاب این کتاب برای من بود.🙌
سخن نهم:خودت را بشناس ! زیرا زندگی ازموده نشده ارزش زیستن نداردو سکوت راهی است برای ازمودن خود.
جمله کوتاه بود ولی بسار تاثیر گذار،همین طور موضوع.
سکوت بودن است:قلم ساده،روان و واضح.
در کل خیلی لذت بردم ،ممنون.🙌🌺
ممنون از تحلیل خوبت شقایق جان
گاهی سکوت از بعضی جواب ها دندان شکن تر است ….!
دقیقا همینه فاطمه جان
آیا تاکنون به این نکته توجه کرده اید که چرا خدواند میفرماید
ولسانا و شفتین
زبان را در دهان و بین دو لب انسان قرار داده است؟ آری شاید یکی از حکمت های مهم آن این است که بعضی از اوقات آدمی با بستن لبانش
حداقل ۲۰ ثانیه تفکر کند و بعد سخن گوید از اینرو بسیاری از سخنان را بر زبان نمیاورد، گویی زبان دربند لبان زندانی است.
قدیمی ها می گفتند انسان باید شترگلو باشد یعنی هر حرفی را بارها در گلویش بیاورد ولی تا مطمئن نشده بر زبان نراند. بسیاری از انسانها بسیار سخن گفته و نسنجیده حرف میزنند، گویا اصلا برایشان اهمیتی ندارد که چه می گویند و آیا این سخنان گناهی به همراه ندارد….
متاسفانه بیشتر گناهان انسان گناهان زبانی است. چه خوب است که گاهی هم از الماس سکوت، قلب را صیقل دهیم و برای سخن گفتن از عقل بهره ببریم و هر کلامی را منعقد نکنیم همان طور که امام علی علیه السلام در روایتی می فرمایند:( آن که کلامش زیاد باشد لغزشش زیاد خواهد شد ، وقتی لغزشش زیاد شد حیاء ش کم میشود وقتی حیاءش کم شود ورعش کم میشود وقتی ورعش کم شود قلبش میمیرد وقتی قلبش بمیرد وارد دوزخ میشود .)
بله، بدیهی است که سخن زیاد،اشتباهات زیاد هم به همراه دارد، پس پسندیده است که هم سخن نیکو بگوییم و هم نیکو سخن بگوییم. البته بهتر است موقعیت شناس باشیم . مثلا آیا این درست است که بعضی افراد در موقعیت های حساس سکوت می کنند؟ برای نمونه برای دختری خواستگار می آید و با وجود اینکه به این امر ناراضی است بازهم حجب و حیا مانع سخن گفتنش می شود و سکوت بیجا بعدا یک عمر پشیمانی برایش در پی دارد. پس یکی از مهمترین نکات این است که بدانیم چه وقت سخن بگوییم و چه وقت خاموش باشیم. به قول سعدی:« دو چیز طیره عقلست دم فروبستن به وقت گفتن، و گفتن به وقت خاموشی
عالی بود الهام جان
یه وقتایی زندگی تورا با آدم هایی روبه رو می کنه ،که چنان از انسانیت فاصله گرفته اندو شیطان جزئی لا ینفک از وجودشان شده است ،که در مقابلشان چاره ای جز سکوت نداری…
وچه سکوت دردناکی و تلخی است این سکوت…
چقدر لذت بخش بودن خواندنِ سکوت وقتی نوشتهای از خودم هم جزوی از این کتاب است… سپاس از شما خانم فولادی خیلی عالی شده است. 🙏🏻🌿🌿🌿
خداروشکر که احساس خوبی بهت دست داد
yiq44h