داستان یک کتاب که 100 داستان دارد
کتابی که میتواند شما را با مطالعه آشتی دهد
یک روز وقتی بعد از سالها که با قلم قهر کرده بودم، در یک دورهی صدداستان شاهین کلانتری شرکت کردم، تغییری در دیدگاه خودم نسبت به خودم پیدا شد که حس و امید زندگی را در من تقویت کرد.
دورهی صدداستان دورهای بود که در آن، صد روز باید صدداستان مینوشتیم. آن دوره بر معلومات من چندان چیزی اضافه نکرد اما این خصوصیت را داشت که علاقه و همت مرا به نوشتن به خودم ثابت کرد. شرایط سختی بود. کار بیرون و مشغلهی خانه و مهمانی و هزار مشکل دیگر وجود داشت و من قول داده بودم. صد روز هر روز یک داستان بنویسم. و نوشتم.
شاید همهی آنها داستانهای خوبی نشد ولی من توانستم صد روز هر روز یک ایده را در ذهنم پرورش دهم. توانستم با تمام هر روز پای لپتاپ بنشینم و یا حداقل در گوشیام، بنویسم و قلم خودم را پیدا کنم. توانستم هر روز به هر لحظه از زندگی با دقت نگاه کنم. در این دقت، اطرافیانم را بیشتر بشناسم. در حرکات و حرفها وسخنهای آدمها دقت کنم و به الهامات و سوژه های ذهنی خودم هم اهمیت بدهم.
آن تمرین سه ماهه، تمرین توانستن بود. بعد از آن فهمیدم که میتوانم بنویسم و فهمیدم که به نوشتن چقدر علاقه دارم و نوشتن داستانک را هم بیشتر از بقیهی قالبها دوست دارم.
بعد از آن دوره باز هم به بهانههای مختلف داستانک نوشتم.
و آنها را جمعآوری کردم. سیصد و خوردهای داستانک.
یک روز از بین آنها، صد تا که با معیارهای داستانک نویسی بیشتر منطبق بود انتخاب کردم. ابتدا به یک انتشارات مراجعه کردم که حاضر نشدند چاپش کنند. اولش ناامید شدم اما بعد به خودم گفتم خودت باید بلند شوی و روی پایت بایستی.
و چاپش کردم.
صد داستانکی که صد حرف دارد و صد پیام.
داستانک است چون امروزه با اینهمه مشغله و سرعتی که در گذران لحظهها هست شاید فرصتی برای خواندن داستان بلند نماند.
داستانک است برای اینکه در هر فرصت کوتاهی، در انتظارهای کوتاه مثل مطب دکتر و آزمایشگاه و در انتقالهایی مثل مترو و اتوبوس بشود آن را خواند.
و این حاصل تلاش من تقدیم شما که دوستتان دارم.
برای تهیهی کتاب، به این آیدی در ایتا و بله و یا شماره تلفن زیر پیام بدین.
@Farzanehfoolady
۰۹۱۳۱۰۶۰۷۴۱