سال 1401

سال 1401

سال جدید و قرن جدید آغاز شد. در حالیکه اگر نگوییم به همه‌ی مردم، باید بگوییم به اکثریت قریب به اتفاق آنها، سالی سخت و طاقت‌فرسا سپری شد. سختی سال گذشته را اگر ابتلا به بیماری کرونا و مشکلات اقتصادی هم برای کسی وجود نداشت، مشکلات روانی ناشی از تبعات وجود کرونا بوجود آورده بود.

فرضا که کسی مریض نشد و یا عزیزی را در اثر کرونا و یا تبعات آن از دست نداد، فرضا که کسی مشکلات مالی نداشت و گرانی و نبودن اجناس و مایحتاج زندگی آزارش نداد، بطور قطع روح و روانش از ترس و اضطراب بیماری و شیوع آن و هم چنین هم‌دردی با مشکلاتی که مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کردند آزار دید و شکنجه شد. هربار که خودش و یا یکی از افراد خانواده‌اش، عطسه ای کرد و یا سردش شد احتمال داد کرونا به سراغش آمده و اضطراب اینکه چه خواهد شد و آیا جان سالم به در خواهد برد یا نه خاطر او را آزرده و روحش را خسته کرد  و هربار مجبور شد از خانه برای کاری بیرون بزند هول و اضطراب آلوده شدن به ویروس عذابی برایش فراهم کرد که ترجیح داد هرچه زودتر به آغوش خانه پناه ببرد و همان‌جا در کنج عزلت با داشته های خانه خودش را مشغول و زمان را سپری کند.

در این دوسال متاسفانه آدم‌ها، اعم از بزرگ و کوچک، با زندگی‌های فردی و یا محدود به خانواده خو گرفتند. تفریحاتشان را کاملا متوقف و یا محدود کردند. مسافرت‌ها کاملا حذف و یا خیلی محدود به ضرورت‌ها شد.

 عدم ارتباط با خانواده و فامیل و نداشتن مسافرت و تفریح، که همیشه مایه رفع خستگی روحی و تازه شدن روحیه‌ها بود از زندگی ها حذف شد.

و حالا در آغاز سال جدید در قرن جدید هستیم. به شکر خدا بعضی محدودیت های کرونایی بالاخره برداشته شده و مردم در رفت‌و‌آمد و سفر هستند و دارند بعد از دوسال نفسی تازه می‌کنند. گرچه مشکلات اقتصادی هنوز که هنوز است جلوی روح مردم خودنمایی و عشوه گری می کند، مستی خماری مسافرت‌ها و آمد و شد]ا را از سرها می‌پراند. و هرروز گرانی بر گرانی اضافه می شود. گرچه داغ از دست رفتگان هنوز در دلها زنده است و بر آن گرد غم می‌پاشد و زخم‌های جای خالی‌ها هرگز با هیچ آرامشی التیام نمی یابد. اما

 آغازی دیگر آغاز شده است.

شروعی دیگر پیش روست.

قرن جدید، سال جدید، بهار جدید،

 و انسان متعلق است به دوباره شروع کردن.

 انسان، ساخته شده که فراموش کند و دوباره آغاز کند. دوباره تلاش کند، دوباره بسازد و از ساختن لذت ببرد. اصلا انسان ازجنس فراموش کردن‌هاست تا آدم دوباره شروع کردنها باشد.

انسان،آدم ساختن و حرکت کردن است و از این دو پروژه است که راضی می‌شود. از خود حرکت راضی می شود و نه از رسیدن صرف. درست است که آدمی از رسیدن به یک هدف خوشحال و راضی می شود،  اما، خود حرکت و تلاش بسوی هدف، نیز برایش بسیار لذت بخش‌ و حتی گاهی زیباتر از رسیدن به هدف به نظر  می‌رسد. اینکه امید داشته باشی و در چتر امیدت حرکت کنی، باران مشکلات را برایت تبدیل به باران بهاری می‌کند. درست است پر سروصدا است، رعد وبرق می‌زند  و گاهی می‌ترساند و با نورهای ناگهانی به تو شوک وارد میکند، اما، همه ی اینها، خودش، زیباست. بهار زیباست. باران بهاری زیباست.  تلاش زیباست. حرکت زیباست. امید زیباست. و تلاش زیباست. و زیبایی زییایی می آفریند. امیدوارم سال جدید و قرن جدید، سال آرامش، صلح و دوستی و سلامتی و پیشرفت و تلاش و امید باشد.

فرزانه فولادی

9فروردین 1401

0

فرزانه فولادی

اهل ایرانم. از ایران متعلق به اصفهان. زنی هستم که همیشه تحصیل و خانواده را به کار ترجیح داده‌ام. کارهای زیادی کرده‌ام در رشته‌های متفاوت، اما فقط یک کار است که دوست دارم و ادامه خواهم داد. نوشتن.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس