کم‌کاری

این روزها کم کار شده‌ام، درکار نوشتن البته نه در دیگر کارها.
کم کاری‌ام، دلائل زیادی دارد که اولین و آغازگرش، بسته شدن کانالها و پیج‌هایم در اینستا و تلگرام است. این دو برنامه امکانات زیادی داشت و من تازه داشتم با فضایش اخت می‌شدم و از آن استفاده می‌کردم. فیلتر شد و من نخواستم پول توی جیب فیلترشکن‌ها بکنم. فیلتر شکنهای مجانی هم که مفت نمی‌ارزند.
نه حوصله دارم نه وقت که بگذارم دایره‌ای جلویم بچرخد تا بالاخره وصل شود که چه خبرشود، لایو دوتا بلاگر سودطلب را ببینم.
این دلیل اولین دلیل بود.
بعدش کج دار و مریض با برنامه.های ایرانی پیش رفتم و تازه برگشتم به وضعیت چندین سال پیش.
بهرحال، اعتراف می‌کنم این حال گرفتگی روی نوشتن تاثیر گذاشته است.
من ولی مثل موریانه دنبال راههای جدیدم. غصه نخورید و نمی‌خورم. می نویسم گرچه کسی نمی‌خواند.
دلیل دیگر اینکه مدتی قبل عضو شدم در یک گروه نویسندگی که داستان نقد می‌کنند. عضویت آن گروه هم هیزمی تر به این آتش خاموش شد.
و البته دلیل سوم و دلیل این رورهایم البته، کشف همان راههای جدید موریانه‌ای است.
دارم داستانک‌هایم را جمع آوری و ویرایش می‌کنم.
اولش فکر کردم صد و‌خورده‌ای داستانک هست که شاید بشود صدتایی به درد بخور تویش پیدا کرد. اما حالا رسیده‌ام به دویست و بیست داستانک و هنوز هم اون لا و لوها دارم داستانک پیدا می‌کنم.
حالا چقدرش در بیاید نمیدانم.
در گروه دوستان نویسنده‌م گفتم بعد از کار معدن سخت ترین کار ویرایش داستان است.
هم وقت می‌گیرد، هم انرزی و‌هم گاهی روحیه.
از اینکه اینهمه بچه دارم( داستانهایم را می‌گویم) خوشحالم.
اما از اینکه باید بینشان انتخاب کنم و یا دستی به سرو رویشان بکشم و یا حذف کنم ناراحتم.

غیر از اینها البته، کندی سرعت اینترنت که آدم را کچل می‌کند و گرفتاری‌ههای زندگی را هم ضمیمه کنید.
اما در کل قضیه را به فال نیک می‌گیرم و امیدوارم.
به امید خدا.

1+

فرزانه فولادی

اهل ایرانم. از ایران متعلق به اصفهان. زنی هستم که همیشه تحصیل و خانواده را به کار ترجیح داده‌ام. کارهای زیادی کرده‌ام در رشته‌های متفاوت، اما فقط یک کار است که دوست دارم و ادامه خواهم داد. نوشتن.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس