طنز چیست؟ و ۳ خصوصیت مهمی که طنز، باید داشته باشد

از سری مقالات قالب های نوشتاری(7)

در مقالات قبلی قالبهای نوشتاری با موارد دیگری از نوشتن اشنا می‌شوید. برای دسترسی به این مقالات گزینه ی قالبهای نوشتاری را در دسته بندی مقالات سایت انتخاب کنید.

یکی از قالبهای متداول برای نوشتن، قالب طنز است. این قالب در قرون اخیر رسمیت پیدا کرده و توسط نویسندگان قدیمی تر استفاده می شده ولی به عنوان سبکی جداگانه برای نوشتن مطرح نبوده است.

تعریف طنز: تعریف جامعی برای طنز وجود ندارد اما در یک تعریف مختصر و مفید می‌توان گفت:

عدم تناسب در ظاهر متناسب

تناسب در واقعیت بیرونی.که همان قالب های نوشتن است وجود دارد.

ظاهر متناسب یا قالب‌ها با اصطلاحات و کلمات و نوع جمله بندی و لحن و پاراگراف بندی مشخص می‌شود.

مثلا در نیازمندیها اینتر داریم. جملات ناقص بدون فعل. اکازیون فروشی دوربدون رنگ….فروشی و اصطلاحات خاص خودش.

طنزنویس محتوای نامتناسبی را که اصلا ربطی به آن قالب ندارد در این قالب می‌نویسد.

هرچه عدم تناسب محتوای طنز با ظاهرش بیشتر باشد خنده‌ش بیشتر می شود.

برای مطالعه‌ی بیشتر می توانید به این دو کتاب مراجعه کنید:

کتاب شاغلوز پژوهشی در عقاید مردمان

کتاب بسته‌ی پیشنهادی از امید مهدی نژاد

نوشتن طنز در سه مرحله انجام می شود:

ا) انتخاب سوژه که البته می‌تواند یک سوژه ی انتزاعی باشد

2) انتخاب نقطه ی کانونی یا به قول معروف زاویه ی دید( که با زاویه دید در داستان نویسی تفاوت دارد) در این مرحله نویسنده انتخاب می کند که خواننده‌اش به چه چیزی بخندد و مضمون اصلی مطرح شده در طنزش چه باشد. یک متن می تواند چندین نقطه‌ی کانونی یا زاویه دید داشته باشد که یکی از آنها اصلی است.

3) دراین مرحله قالبی که قرار است طنز در آن نوشته شود انتخاب می شود.مثلا قالب نامه یا خبر و یا دستور اداری نیازمندی‌ها و چیزهای دیگر. در این مرحله برای بیشتر شدن عدم تناسب در این قالب‌ها از تکنیکهای طنز استفاده می شود. تکنیک هایی مثل کوچک نمایی، بزرگ نمایی، اغراق، تجاهل و تکرار و….

تفاوت طنز با شوخ طبعی

ظنز یکی از انواع شوخ طبعی است. برای اینکه به یک تعریف درست درباره طنز برسیم بد نیست  چند نکته در تعریف هزل و هجو و فکاهی و طنز که از انواع شوخ طبعی هستند بخوانیم. این چهارمورد، یک دسته بندی کلی از قالبهایی هست که زیرمجموعه شوخ طبعی قرار میگیرد.

این تعاریف از اقای دکتر اسماعیل امینی است:

هزل:

«هزل» اهل شوخی و متلک پرانی و نکته پردازی است اما هدفش انتقام گیری از اشخاص نیست. هزل می خواهد همۀ پرده ها را بالا بزند، همۀ پوشیدگیها را عریان کند و همۀ نقابها را بر دارد. هزل مثل آدمهای فضول است که دوست دارند به حریم دیگران سرک بکشند و از سوراخ کلید و درز پنجره به تماشای نادیدنیها بپردازند تا بعد، از آنچه دیده اند با افزودن شاخ و برگ و چاشنی فراوان، برای دیگران لحظات خنده ناکی را فراهم کند. شگفت این که هزل حتی ممکن است برای خنده سازی به سراغ ناگفته ها و اسرار خودش هم برود. چرا که او از این همه لباسهای رسمی و عنوانهای محترمانه و پرده های ضخیم و حریمهای ممنوعه اصلاً خوشش نمی آید.

فکاهی

«فکاهی» نوجوان بازیگوش و کمابیش مؤدبی است که با نمک و دلنشین حرف می زند ولی سواد چندانی ندارد؛ خیلی هم کنایه های دور از ذهن و اشاره های ظریف بلد نیست؛ به همین مضمونهای دم دستی و اشاره های قابل فهم اکتفا می کند تا لبخندی بر لبها بنشاند و گاه اگر خوب از عهده برآید، قاه قاه خندۀ دیگران را بلند می کند. این است که مخاطب فکاهی آدمهای معمولی هستند که زیاد حوصلۀ تأمل و تمرکز بر ظرایف سخن را ندارند؛  همان کسانی که همیشه عجله دارند و صبحانه و ناهار و شام را سرپایی صرف می کنند و توی صف اتوبوس همدیگر را هل می دهند. فکاهی با شکلک در آوردن و تقلید صدا و لهجه و پشتک وارو زدن و شیطنتهای دیگر برای این مردم عجول خنده می آفریند و لحظه های دشوار زندگی را تحمل پذیر می کند.

هجو

اما «هجو» که در دانش و قدرت دست کمی از طنز ندارد، عصبانی، کم حوصله و انتقامجو است. مدارا و میانه روی و نصیحت سرش نمی شود، حتی بد دهن و هتاک و بی ادب است. اگرچه به نسبت تجربه اش این ناهنجاری و پرده دری در حرفهای او پوشیده تر و البته هنرمندانه تر و شاید جان سوزتر از صراحت و آشکاری سخن جوانان خام و کم تجربۀ هم مسلکش باشد!

طنز «طنز» مثل پدربزرگهای فاضل و خوش سخن، کلی کنایه و اشاره و ضرب المثل و شواهد شعری در حافظه دارد و وقتی می خندد از چهره اش نمی شود شوخی و جدی را تشخیص داد؛ حتی ممکن است کمی هم اخمو به نظر برسد، یعنی برای پی بردن به ظرافت سخن او باید کمی تلاش کرد. طنز مثل استادان کم حرف می زند اما پر مغز و نافذ و معنادار؛ اگر تذکری می دهد یا سرزنش می کند قصد آزار ندارد حتی نمی خواهد برای انتقام گرفتن و مجازات کردن به کسی بخندد. طنز می خواهد کجرویها و لغزشها را بشناساند تا مقدمۀ اصلاح آنها فراهم آید

اگر متوجه نشدیم دقیقا که هزل و هجو و فکاهه چیست، خیلی اشکال ندارد، بلکه مهم است بفهمیم طنز چیست. هر مطلب طنزی باید سه مولفه رو در خودش داشته باشه:

1. نقد

2. تفکر

3. خنده

ممکن است نسبت اینها در هر مطلب متفاوت باشد اما نمیشود که یکی از آنها اصلا نباشد. ممکن است در یک متن میزان خنده دار بودن بیشتر از یک متن باشد، یا یک متن نقد ریشه ای تری را بیان کند و یکی کمتر، اما حتما رگه هایی از این سه مورد در مطلب طنز باید باشد.

1. نقد

طنز باید یه ناراستی و نادرستی را به نقد بکشد. باید در صدد نقد یک کجی باشد. این ناراستی می تواند در جامعه، سیاست، فرهنگ، ورزش یا… باشد. طنزپرداز به دنبال این است که این مورد را به مخاطبش تذکر بدهد.

مرحوم گل آقا می گفت طنز خوب یعنی طنزی که بشود جلوی خود سوژه آن را خواند و البته این موضوع به قیمت کاستن از صراحت و تندی و تیزی آن نشده باشد.

2. تفکر

طنز باید مخاطب را به تفکر وادار کند. یعنی اینکه صرف نقد فایده ندارد. مثلا الان ممکن است یک نفر طنزی درباره کیفیت پایین خودروها بنویسد و ان را نقد کند. اما خواندن این مطلب ممکن است باعث ایجاد تفکر در مخاطب نشود. یعنی ان را وادار نکند به ریشه های این موضع، عواملش یا لایه های عمیق ترش بپردازد. این طنز کاملی نیست. طنزپرداز باید دقیقتر از مخاطب موضوع رو نگاه کرده باشد.

3. خنده

متنی که مخاطب رو نخواند طنز نیست. در این شکی وجود ندارد. اما خنده همیشه بصورت قهقهه نیست. لبخند کوچکی هم میتواند خنده منظور نظر ما باشد. اما نباید به بهانه خنداندن مخاطب هر چیزی نوشت و هر کاری کرد. رکیک نویسی ساده ترین کار برای خنداندن مخاطب است. چیزی که ما ازش ابا داریم.

از انطرف هم نباید عاجز بودن خودمان از خنداندن مخاطب رو پای فخیم بودن مطلب بگذاریم! یعنی اگر یک جا کم آوردیم و نتوانستیم متن با نمکی بنویسیم، بگوییم مخاطب سخیف و سطحی است و نمیتواند طنز فاخر من رو درک کند!

2+

فرزانه فولادی

اهل ایرانم. از ایران متعلق به اصفهان. زنی هستم که همیشه تحصیل و خانواده را به کار ترجیح داده‌ام. کارهای زیادی کرده‌ام در رشته‌های متفاوت، اما فقط یک کار است که دوست دارم و ادامه خواهم داد. نوشتن.

مطالب مرتبط

7 دیدگاه‌

  1. گیتی گفت:

    سلام بانو
    مطلب بسیار پرباری نوشتید..
    با تشکر از اطلاعاتی که دادید.

    0
  2. گیتی گفت:

    یک سوال هم از حضورتون داشتم اون کتاب اولی که نوشتید چی هست؟ متاسفانه من هرچی که عنوان کتاب رو جستجو می کنم چیزی بالا نمیاد.

    0
    • اگه کتابی که اولین عکس هست رو میگین یک کتاب چاپ مشترک هست از برگزیدگان جایزه‌ای ادبی بهمن که داستان منهم در اون چاپ شده و نام داستان من روش گذاشته شده

      0
  3. گیتی گفت:

    نه بانو کتابی که اواسط مقاله از اون یاد کردید و فرمودید برای یادگیری طنز مناسب و عنوانش “شاغلوز پژوهشی در عقاید مردمان”هست. در واقع عنوان دو کتاب رو نوشتید. می خواستم ببینم شما خودتون هم کتاب هارو خوندید؟

    0
  4. گیتی گفت:

    متشگرم.

    0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس